يكشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۹:۳۱ ب.ظ
ندای آغاز..
.
.
باید امشب بروم.
باید امشب چمدانی را
که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد، بردارم
و به سمتی بروم
که درختان حماسی پیداست،
رو به آن وسعت بیواژه که همواره مرا میخواند.
یک نفر باز صدا زد: سهراب
کفشهایم کو؟
۹۷/۰۷/۱۵