مرشد
پیش نوشت مهم: اساسا تصمیم نگرفتن (منظورم عقب انداختنشه) خودش یه نوع تصمیم گرفتنه. بعضی وقتا خودمونو به در و دیوار میکوبیم که تصمیم نگیریم، یا حداقل یه تصمیمی بگیریم که بتونیم بعدا اگه نتیجه اش خوب نشد مسئولیتشو گردن کس دیگه ای بندازیم.
پیش
نوشت 2: به شخصه همیشه سعی میکنم تو این جایگاهِ مسئولِ تصمیم های دیگران
قرار نگیرم، همیشه هم ساده نیست ولی معمولا یه خودت میدونی آخر حرف هام
اضافه میکنم! :))
اصل مطلب: یه تعداد معدودی از افراد هستن در زندگیم که با اینکه میدونم نمیشه، اما دوست دارم خودمو تو آینده شون ببینم، و اونها رو تو آینده ی خودم. کاش میشد اینا رو بردارم با خودم همه جا ببرم!:)) (یکم کم سن تر که بودم می نشستم به راه های مختلفی که ممکنه این اتفاق بیفته فکر میکردم!خیلی خنده داره). امروز یکی از قدیمی هاشونو دیدم ، و خب لعنت!
در ادامه ی پست قبل باید بگم که : گاها هم راهی برای جلوگیری از رها
کردن نداریم.